رمان انگلیسی خورشید همچنان میدمد (The Sun Also Rises)، اولین رمان ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) ،داستان زندگی روشنفکران و نویسندگان پس از جنگ جهانی اول است.
معرفی و دانلود داستان انگلیسی
The Sun Also Rises
خورشید همچنان میدمد
زیر آفتاب هیچ چیز تازه نیست
خورشید هم چنان طلوع می کند
نویسنده:
ارنست همینگوی
Ernest Hemingway
معرفی کتاب خورشید همچنام می دمد (The Sun Also Rises)
کتاب خورشید همچنان میدمد (The Sun Also Rises) ، اولین رمان ارنست همینگوی نویسنده سرشناس و برنده جایزه نوبل ادبی است. داستان این کتاب روایت زندگی روشنفکران و نویسندگان پس از جنگ جهانی اول است.
داستان کتاب The Sun Also Rises
چند داستاننویس انگلیسی امریکایی مقیم فرانسه که زمانی در جبهههای جنگ جهانی اول میجنگیدند و شاهد کشته شدن میلیونها سرباز و مردم بیگناه بودهاند، تصمیم میگیرند تا برای پر کردن خلا زندگی و فراموش کردن مصیبتهای جنگ به مسافرت بروند و زندگی را با خوشی بگذرانند و در نهایت در مییابند که آنها نسلی تباه شده هستند.
داستان کتاب خورشید همچنان میدمد در دهه ۱۹۲۰ در پاریس آغاز میشود. جیک بارنز روزنامهنگار و سرباز سابق جنگ جهانی اول در پاریس زندگی دربهدری را سپری میکند. او عاشق لیدی برت اشلی، زنی که شوهرش را در جنگ از دست داده بود، میشود. اما به دلیل مصدومیت جنگی و تیری که به ستون فقرات او خورده است ، از نظر جنسی دچار مشکل شده و مردانگی خود را از دست داده است ، به همین خاطر آن دو نتوانستند ارتباط عاطفی خود را حفظ کنند و برت با مرد تاجری به نام مایکل کمبل نامزد میکند.
در این میان رابرت کوهن دوست صمیمی جیک که زمانی قهرمان بوکس بود، پس از آشنایی با برت عاشق وی میشود. این چهار نفر به اتفاق هم برای تماشای جشن سالانه سانفرمین راهی اسپانیا میشوند و در آنجا برت عاشق جوان گاوباز میشود.. همینگوی از این درگیری استفاده میکند تا نگاهی عمیقتر به مسایلی مانند عشق، مرگ، زندگی و علایق مردانه بیندازد.
جنگ جهانی اول و داستان خورشید همچنام می دمد (The Sun Also Rises)
جنگ جهانی اول بسیاری از مفاهیم اجتماعی و اخلاقی را تغییر داد. دیگر باورها، اعتقادات و ارزشها مثل قبل نبود. این جنگ باعث شد تا مفهوم مرد بودن هم در جامعه آمریکا تغییر کند. چون خشونتی که جنگ در بر داشت شانس زنده ماندن سربازان را کمتر میکرد و شجاعت ویژگی همه نبود. در واقع جنگ تعاریفی که در گذشته از مرد بودن وجود داشت را کم رنگ و ضعیف کرده بود. در این رمان هم میبینیم که جیک به نوعی تغییرات این چنینی را نشان میدهد و به خاطر جنگ مردانگیاش را از دست میدهد. جیک از این موضوع احساس ناراحتی میکند اما نمیتواند از این حس فرار کند و درست این موضوع زمانی برای او دردناک میشود که برت شخصیت دختر داستان به او پاسخ منفی میدهد.
همینگوی در این داستان به شکل ماهرانهای تاثیر جنگ را بر افراد و در جامعه را نشان میدهد. با اینکه در این داستان میبینیم که جنگ باعث تضعیف مرد بودن شده اما تنها جیک در این رمان نیست که متاثر از این موضوع باشد. در حقیقت همینگوی تمامی سربازانی را که از جنگ بازگشتهاند را به همین شکل نشان میدهد؛ اما شگرد نویسنده در شرح این افراد در گذر قصه است. به عنوان مثال در جایی از داستان میبینیم که سربازهای از جنگ برگشته با تمسخر کوهن و رفتارهای او میخواهند ضعفها و ترسهای خود را پنهان کنند.
جملاتی از کتاب خورشید همچنان می دمد نوشته ارنست همینگوی:
*نسلی درمیگذرد و نسل دیگر از راه میرسد، اما زمین تا ابد پابرجا میماند.. خورشید همچنان برمیدمد و خورشید فرومیشود، و به همان سوی میشتابد که از آنجا بردمیده است “نسلی میمیرد و نسلی دیگر برمیخیزد؛ اما زمین برای همیشه جاودان می ماند…خورشید همچنان می دمد و غروب می کند.”
*آدم در روز نسبت به هر چیز سختی مقاومت نشان میدهد، اما هنگام شب همهچیز فرق میکند.
ظرف ۲۴ ساعت کتاب را بر روی سایت قرار خواهیم داد
جملاتی از متن داستان انگلیسی خورشید همچنان می دمد
The Sun Also Rises Quotes
“I can’t stand it to think my life is going so fast and I’m not really living it.”
“Oh Jake,” Brett said, “We could have had such a damned good time together.”
Ahead was a mounted policeman in khaki directing traffic. He raised his baton. The car slowed suddenly, pressing Brett against me.
Yes,” I said. “Isn’t it pretty to think so?”
“Isn’t it pretty to think so.”
“It is awfully easy to be hard-boiled about everything in the daytime, but at night it is another thing.”
“Don’t you ever get the feeling that all your life is going by and you’re not taking advantage of it? Do you realize you’ve lived nearly half the time you have to live already?”
How did you go bankrupt?”
Two ways. Gradually, then suddenly.”
“I am always in love.”
“Going to another country doesn’t make any difference. I’ve tried all that. You can’t get away from yourself by moving from one place to another. There’s nothing to that.”
“Everyone behaves badly–given the chance.”
“This is a good place,” he said.
“There’s a lot of liquor,” I agreed.”
“I did not care what it was all about. All I wanted to know was how to live in it. Maybe if you found out how to live in it you learned from that what is was all about.”
s
“You’re an expatriate. You’ve lost touch with the soil. You get precious. Fake European standards have ruined you. You drink yourself to death. You become obsessed with sex. You spend all your time talking, not working. You are an expatriate, see? You hang around cafes.”
“Never fall in love?”
“Always,” said the count. “I am always in love.”
“You’re not a moron. You’re only a case of arrested development.”
“Oh, darling, I’ve been so miserable.”
“Nobody ever lives their life all the way up except bullfighters.”
“He’ll never be frightened. He knows too damn much.”
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.