کتاب مجموعه داستان فارسی ستاره های شب تیره نوشته فریدون تنکابنی دارای پنجاه و دو صفحه می باشد. فریدون تنکابنی یکی از طنزپردازان و داستاننویسان سرشناس ایرانی می باشد. او در سال هزار و سیصد و شانزده خورشیدی داخل تهران به دنیا آمده است. تنکابنی در نوشته هایش زیادتر به انتقاد کردن اجتماع و سرنوشت بی امید دبیران و کارمندان مشغول بوده است.نمونه های جمع آوری شده در داستان ستاره های شب تیره برگرفته از کتاب انسان و ستاره های شب تیره و موقعیت مناسب و زندگی خوش دلپذیر ما و زندگی قسطی و مرد خیالی و سوسمار و ماشین مبارزه با بی سوادی و سه نوع خوشبختی و غیره ...است.
نام کتاب:
دانلود کتاب ستاره های شب تیره از فریدون تنکابنی
نویسنده:
فریدون تنکابنی
مجموعه داستان ستاره های شب تیره شامل داستان های زیر می باشد:
- کتاب انسان
- ستاره های شب تیره
- موقعیت مناسب
- زندگی خوش دلپذیر ما
- زندگی قسطی
- مرد خیالی و سوسمار
- ماشین مبارزه با بی سوادی
- سه نوع خوشبختی
- سه نوع خوشبختی
- کاغد کادو و گل اسکاچ
- خانه تکانی
- زندگی یعنی مبارزه
- یک محفل بسیار هنری
درباره مجموعه داستان ستاره های شب تیره فریدون تنکابنی:
کتاب مجموعه داستان فارسی ستاره های شب تیره نوشته فریدون تنکابنی دارای پنجاه و دو صفحه می باشد. فریدون تنکابنی یکی از طنزپردازان و داستاننویسان سرشناس ایرانی می باشد. او در سال هزار و سیصد و شانزده خورشیدی داخل تهران به دنیا آمده است. تنکابنی در نوشته هایش زیادتر به انتقاد کردن اجتماع و سرنوشت بی امید دبیران و کارمندان مشغول بوده است.نمونه های جمع آوری شده در داستان ستاره های شب تیره برگرفته از کتاب انسان و ستاره های شب تیره و موقعیت مناسب و زندگی خوش دلپذیر ما و زندگی قسطی و مرد خیالی و سوسمار و ماشین مبارزه با بی سوادی و سه نوع خوشبختی و غیره …است.
حسن عابدینی درباره این کتاب مینویسد: «نویسنده در مرکز وقایع ایستاده و با طنز و خشمی فروخورده از ابتذال زندگی کارمندان، زرنگیهای پوچ، اشتغالات حقیر و حسابگریها و احتیاطهای آنان میگوید.»حسن عابدینی در یک نگاه کلی به داستانهای فریدون تنکابنی مینویسد: «طنز او اساساً بر نفی ابتذال و انحطاط اجتماعی استوار است.»
یکی از داستانهای این کتاب به نام «مرد خیالاتی و سوسمار» از نمونههای خوب طنز اجتماعی در ادبیات معاصر ایران است.
قسمت هایی از کتاب ستاره های شب تیره:
در آغاز تاریکی بود. و من هیچ نمیدیدم و هیچ نمیدانستم. آنگاه روشنائی آمد و من روشنائی را دیدم و من آفتاب را بلعیدم که همچون شطی از طلا بر من جاری بود و من شادی را شناختم و در جستجوی شادی گرداگرد خود نگریستم. هرچه آفتاب بر آن میتابید زیبا بود و من زیبائی را دیدم که چون یاسی سپید در آفتاب غنوده بود. و چون لالهای سرخ تن به آفتاب داده بود و من اژدهائی را دیدم با بالهای کبود که آفتاب را فرو بلعید و من اندوه را شناختم. چیزی در سینهام چنگ افکند و چیزی سینهام را فشرد. و من لبخند مادرم را دیدم که چون آفتاب روشن بود و لبهای او لاله تن به آفتاب داده و دندانهایش یاسهای سفید
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.