پرداخت امن توسط کارتهای شتاب
نماد اعتماد اعتماد شما، اعتبار ماست
کدهای تخفیف روزانه هر روزه در اینستاگرام
پشتیبانی 24 ساعته 7 روز هفته

در ولایت هوا نوشته هوشنگ گلشیری

نوع فایل
pdf
حجم فایل
545kb
تعداد صفحات
96
زبان
فارسی
دسته بندی
تعداد بازدید
3078 بازدید
رایگان
برای دانلود رایگان این فایل لطفا ثبت نام کنید. (فقط چند ثانیه طول میکشه)
  «در ولایت هوا» در سال ۱۳۷۰ توسط انتشارات عصر جدید در استکهلم سوئد در قطع رقعی به چاپ رسید، اما بعدها به دلیل اینکه علی‌رغم پیگیری‌های مکرر، در ایران اجازه‌ی چاپ نیافت، دو هفته یک بار و به‌صورت بخش بخش بر روی سایت بنیاد گلشیری قرار گرفت. فرزانه طاهری در این‌باره گفته است: «ارشاد آن‌قدر می‌خواست از آن حذف کند که فعلاً از خیرش گذشتیم. در غیاب گلشیری هرگونه دست‌بردن در آثار او غیراخلاقی است، چه ارشاد بکند و چه ما.»

معرفی و دانلود رایگان در ولایت هوا نوشته هوشنگ گلشیری

تفننی در طنز

نویسنده:

 

هوشنگ گلشیری

کتاب در ولایت هوا نوشته هوشنگ گلشیری

درباره کتاب در ولایت هوا نوشته هوشنگ گلشیری:

 

«در ولایت هوا» در سال ۱۳۷۰ توسط انتشارات عصر جدید در استکهلم سوئد در قطع رقعی به چاپ رسید، اما بعدها به دلیل اینکه علی‌رغم
پیگیری‌های مکرر، در ایران اجازه‌ی چاپ نیافت، دو هفته یک بار و به‌صورت بخش بخش بر روی سایت بنیاد گلشیری قرار گرفت. فرزانه طاهری در این‌باره گفته است: «ارشاد آن‌قدر می‌خواست از آن حذف کند که فعلاً از خیرش گذشتیم. در غیاب گلشیری هرگونه دست‌بردن در آثار او غیراخلاقی است، چه ارشاد بکند و چه ما.»

گلشیری خود این رمان را «تفنّنی در طنز» نامیده است. در بحبوحه‌ی موشک‌باران، در آن شرایط هول و هراس، که کار کردن روی نمایشنامه‌اش او را شکسته بود، به زبان طنز پناهیده شد. پایان تحریر اول کتاب ۱۳ اردیبهشت ۶۸ و پایان پاکنویس ۷ خرداد ۶۸ است. در آن ظلمت‌آباد، او چیزی نوشت تا بشود آن را خواند و به قهقاه خندید. بنا به تحمیل و اقتضاء زمانه که ادبیات همواره راهی پیش پای انسان می‌گذارد، پستویی برای پناه بردن از شرّ مصائب و هراس‌ها.

«گاهی فکر می‌کنم چاره‌ای ندارم جز آنکه کارهایم در خارج چاپ شود… پس من کارم را کرده‌ام، به گمان شاید باطل خودم، در میان بهترین کارهای این ده سال در عرصه‌ی داستان کوتاه یکی دو کار از من است، مثل داستان «خوابگرد» یا «نیروانای من» یا همان «میر نوروزی ما». داستان بلند «در ولایت هوا» هم هست. در موشک‌باران، رفت و بازگشت‌ها و بالاخره استقرار در زیرزمین داشتم نمایشنامه‌ام را که سال‌ها پیش اجرا شده بود راست و ریس می‌کردم. بعد از موشک‌باران دیدم فی‌الواقع ترک خورده‌ام. برداشتم کاری در طنز نوشتم، در احضار جن، می‌نوشتم و به قهقاه می‌خندیدم و سر هفته هم برای دوستان می‌خواندم. بعد هم دیدم، خیر اینجا نمی‌شود درش آورد، نمی‌فهمند که گاهی آدم به کابوس‌های جمعی شکل می‌دهد تا بگوید بفرمایید احضارش کردم، دیگر خود دانید.»

 

 

بخشی از کتاب در ولایت هوا نوشته هوشنگ گلشیری:

 

پس از چهل روز و چهل شب ریاضت بالاخره فهمید موفق شده است. نه در صدایی کرد و نه پرده تکانی خورد. سکهء نور هم، مثل یک سکهء طلا، هنوز بر موزائیک‌ها، و حالا بر گوشهء طرف راستِ این پایین افتاده بود. فقط بویی، مثل نخی نازک از میان بوی عود و کندر می‌آمد، که انگار بوی چرم کهنه و خیس‌خورده بود و داشت نشت می‌کرد و مثل کلاف می‌شد و حتی ضخیم‌تر که وقتی هم سر تکان می‌داد باز بود. در نسخه آمده بود که درست جلو رویتان می‌ایستد، دو دست بر سینه، و به زبانی شکسته‌بسته، مثل کشیدن تیزی ریگی بر جام پنجره، می‌گوید: «منم غلام حلقه به گوش شما. امر بفرمایید.» اما میرزا هر چه نگاه کرد جلو رویش کسی نبود. حتی پشت سر و دو طرفش هم نبود. بایستی به بلندی یک کبوده می‌بود که تا سرش به سقف نخورد پشت خم کند. شاید می‌توانست سقف را به زور بازو یا جادو از جا بکند، آن وقت سرش می‌رسید به ابرها. نکند اصلاً بر اثر این همه ریاضت که قوت روزانه‌اش را رسانده بود به یک بادام، چشمهاش کم‌سو شده بود؟ چندبار پلک زد. بعد هم دست دراز کرد و عینک دسته‌شاخی‌اش را از توی جلد عینک درآورد، با پتهء پیراهن سفید، دشداشهء عربی‌اش‌، پاک کرد و به چشم زد. صبح شده بود، و به جای آن یک سکه، چند رنگ نور از پنجرهء خورشیدی بر پشت ترنج قالی لوله‌کرده افتاده بود. قاب قدح بزرگ را هم بر رف دید. قلیان خودش هم کنار تخته‌پوستش بود. حتی سبیل تاب‌دادهء ناصرالدین‌شاه را بر بدنهء کوزهء بلورش می‌شد دید. سر قلیان خاموش بود. چهل روز بود که کف‌ نفس کرده بود و حالا دلش برای یک پک دود غنج می‌زد، ……
-از کتاب در ولایت هوا نوشته هوشنگ گلشیری

درباره هوشنگ گلشیری:

هوشنگ گلشیری نویسنده معاصر ایرانی و سردبیر مجلهٔ کارنامه بود. وی را بعد از صادق هدایت، تأثیرگذارترین داستان‌نویس ایرانی دانسته‌اند. او با نگارش رمان کوتاه شازده احتجاب در اواخر دهه چهل خورشیدی به شهرت فراوانی رسید. این کتاب را یکی از قوی‌ترین داستان‌های ایرانی خوانده‌اند. وی با تشکیل جلسات هفتگی داستان‌خوانی و نقد داستان از سال ۱۳۶۲ تا پایان عمر خود نسلی از نویسندگان را پرورش داد که در دهه هفتاد خورشیدی به شهرت رسیدند او همچنین عضو و یکی از موسسان کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جُنگ اصفهان بود. پس از درگذشت وی، بنیاد هوشنگ گلشیری برای ادامهٔ تلاش‌های او و حمایت از فعالیت‌های ادبی تشکیل شد و جایزه هوشنگ گلشیری را برای اهدا به آثار منتخب ادبیات فارسی برقرار کرد. در اواسط سال ۱۳۶۲، گلشیری جلسات هفتگی داستان‌خوانی را که به جلسات پنج‌شنبه‌ها معروف شد، با شرکت نویسندگان جوان در خانه خود برگزار کرد. این جلسات تا اواخر سال ۱۳۶۷ با حضور نویسندگانی چون یارعلی پورمقدم، محمدرضا صفدری، محمد محمدعلی، حسین سناپور، آذر نفیسی، عباس معروفی، منصور کوشان، شهریار مندنی‌پور، منیرو روانی‌پور، قاضی ربیحاوی، ناصر زراعتی، حسین مرتضاییان آبکنار و ابوتراب خسروی ادامه داشت.

مطالعه بیشتر

دانلود
راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
  • در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “در ولایت هوا نوشته هوشنگ گلشیری”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0