خالد حسینی در کتاب هزار خورشید تابان زبان گویای مردم ستمدیده افغانستان میشود و داستان زندگی دو زن به نامهای مریم و لیلا را روایت میکند. فقر، دربه دری، خشونت، جنگهای بیوقفه و مخرب و مهمتر از همه رنج زن بودن در چنین شرایطی به زیبایی در این رمان به تصویر کشیده شده است. لیلا و مریم علیرغم تجربیاتی تلخ و دردناک همچنان و با تمام وجود برای رسیدن به زندگی بهتر و گرم نگه داشتن تنور عشق از پا نمینشینند.
معرفی و دانلود کتاب هزار خورشید تابان از خالد حسینی
معرفی کتاب هزار خورشید تابان نوشته خالد حسینی:
خالد حسینی در کتاب هزار خورشید تابان زبان گویای مردم ستمدیده افغانستان میشود و داستان زندگی دو زن به نامهای مریم و لیلا را روایت میکند.
فقر، دربه دری، خشونت، جنگهای بیوقفه و مخرب و مهمتر از همه رنج زن بودن در چنین شرایطی به زیبایی در این رمان به تصویر کشیده شده است. لیلا و مریم علیرغم تجربیاتی تلخ و دردناک همچنان و با تمام وجود برای رسیدن به زندگی بهتر و گرم نگه داشتن تنور عشق از پا نمینشینند.
هزار خورشید تابان (A thousand splendid suns) دومین رمان خالد حسینی پس از کتاب بادبادک باز است. این کتاب به زبان انگلیسی نوشته شده و به دهها زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این رمان در ژوئن سال ۲۰۰۷ برای دست کم سه هفته پرفروشترین رمان آمریکای شمالی شد.
هزار خورشید تابان، داستانپردازی عمدتا خطی و سر راستی دارد، شیوهای از نویسندگی که در عین سادگی به سبب مهارت خالد حسینی، چیزی از زیبایی نوشتار، نمیکاهد.
راجع به کتاب هزار خورشید تابان سخت میتوان چیزی نوشت؛ کتابی که سرگذشت و سرنوشت زنان را رقم زده و درباره رنجهای بیپایان و عمیق زنان بیپناه افغان به گونهای سخن گفته که خواننده باید آن را بخواند تا کم کم طعم تلخ این رنج و روزگار بدسگال را بچشد. نمیشود گفت خالد حسینی چقدر توانسته تلخی روزگار را نشان دهد، نمیشود از خود نپرسیم چرا این زنان این همه رنج را به جان میخرند و دم بر نمیآوردند؟
خالد حسینی (Khaled Hosseini) در این رمان زنانی را به تصویر میکشد که بسیار در حاشیه زندگی هستند؛ دیده نمیشوند؛ اهمیتی ندارند و در عین حال بار اصلی جنگ و خشونت و محرومیت را بر دوش دارند. خشونتها علیه آنها بیشتر است؛ آنها هستند که قربانی جنگ و موشکاند، آنها هستند که بار سنگین به دنیا آوردن فرزند در شرایط جنگی و نگهداری از آن ها را به عهده دارند و آنها هستند که قربانی تعصبات کور و بیمنطق گروهکهای به ظاهر مسلمان مثل طالبان میشوند.
معرفی کتاب های جدید در پیج اینستاگرام بیبلیوفایل
خود خالد حسینی درباره کتاب هزار خورشید تابان میگوید:
زنانی را در کشورم دیدم که همراه با کودکانشان از کنار دیوارها با شتاب عبور میکردند. زنان برقعپوشی که درست مثل خورشید در پس ابر ماندهاند؛ دوست داشتم بدانم در این سی سال، در مسیر تندباد سرنوشت افغانستان چه بر آنها گذشته است. همان جا بود که تصمیم گرفتم داستانی درباره زنان سرزمینم بنویسم؛ خورشیدهای تابانی که در پس برقعها پنهان هستند. من در بادبادک باز داستان پدران و پسران افغانستان را نوشتم و هزار خورشید ادای دینی به زنان سرزمینم است.
در اجرای این اثر درخشان خالد حسینی، کوشش شده که از فضاسازی و رنگ آمیزی صدا کمتر استفاده شود تا مخاطب در همراهی با اثر، از تخیل خویش بهره گیرد و شخصیتها و وقایع را در ذهن بسازد.
خالد حسینی از جمله نویسندگان مشهور سالهای اخیر در میان مردم جهان و به ویژه فارسیزبانان است. حسینی متولد افغانستان بوده ولی به خاطر دیپلمات بودن پدرش کودکی خود را در فرانسه و نوجوانی را در آمریکا گذرانده است. این نویسنده و خانوادهاش پناهنده سیاسی در آمریکا میباشند. هر چند خالد حسینی به زبانهای فارسی و فرانسه تسلط کامل دارد و در سنین پایین داستانهایی به این زبانها نوشته است اما انگلیسی زبانی است که برای نوشتن ترجیح میدهد و با آن احساس راحتی بیشتری دارد. این موضوع سبب انتقادات زیادی از طرف نویسندگان افغان شده است.
خالد حسینی تاکنون سه کتاب بسیار موفق در کارنامهاش دارد. دو کتاب بادبادکباز و هزار خورشید تابان از پرفروشترینهای لیست نیویورک تایمز بودهاند و کتاب جدید او با عنوان و کوهستان به طنین آمد نیز مانند دو کتاب قبلی با استقبال خوانندگان رو به رو شده است. حسینی ساکن ایالات متحده است و آثار خود را به زبان انگلیسی مینویسد.
جملاتی از کتاب :
لیلا حس میکرد فرقی با این دیگ و قابلمه ندارد، چیزهایی که میشود نادیده شان گرفت و هر وقت که دل و دماغش بود نسبت به آنها ادعای مالکیت کرد.
در جزیرهٔ متروکی هستی و میتوانی پنج تا کتاب با خودت داشته باشی. کدامها را انتخاب میکنی؟
همین طوری شروع میشد. سؤالهای وظیفه شناسانه، جوابهای سرسری. هر دو تظاهر. دوتایی در رقص کهنهٔ خسته کننده ای طرفهای بی شور و شوق بودند.
حالا دیگر به وضوح ریا را که زیر اطمینان دروغین و پوک نهفته بود احساس میکرد.
ننه گفت اسم مریم را خودش انتخاب کرده، چون اسم مادرش همین بود. جلیل گفت اسمش را او گذاشته، چون نام گل خوشبویی است.
به ذهن مریم که هنوز جوان بود نمیرسید که عذرخواهی از بابت تولدش بی انصافی است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.