معرفی و دانلود کتاب Wind Sand and Stars
نام فارسی کتاب :
زمین انسانها
نویسنده:
Antoine de Saint-Exupér
مترجم به انگلیسی:
LEWIS GALANTIÈRE
درباره کتاب Wind Sand and Stars نوشته آنتوان دو سنت اگزوپری :
Wind Sand and Stars خاطرات بخشی از دوران زندگی اگزوپری است.هستهی مرکزی داستان حادثهای است که سال ۱۹۳۵ در صحرای آفریقا برای اگزوپری اتفاق افتاد. هواپیمای او جایی بین بنغازی و قاهره سقوط کرد او و مکانیک پروازش به طرز معجزه آسایی از این حادثه جان به در بردند و چند روز بعد کاروانی آنها را نجات داد.
درونمایهی کتاب Wind Sand and Stars دوستی، قهرمانی، انسانیت، همبستگی و همراهی بین همکاران -که استعارهای از بشریت است- و جستوجوی معنای زندگی است. این کتاب نگاه سنت اگزوپری به زندگی را به خواننده عرضه میکند.
در بخشی از کتاب Wind Sand and Stars میخوانیم
چرا از هم بیزار باشیم. ما همبستهایم. ساکنان یک سیاره و سرنشینان یک سفینهایم. هر چند خوبست که تمدنها برای تشویق ترکیبهای تازه در برابر هم قرار بگیرند، ولی بلعیدن یکدیگر دیو صفتی است.
حال که برای رهایی کافی است که یکدیگر را یاری کنیم تا به هدفی که افراد را به هم پیوند میدهد آگاه شویم، چه بهتر که آن را جایی بجوییم که همه را باهم یگانه میسازد. جراحی که به بازدید بیمارانش میرود به نالههای بیماری که معاینهاش میکند گوش نمیدهد. او در ورای کالبد دردمند در پی درمان انسان است. جراح به زبانی جهانی سخن میگوید: فیزیکدان نیز ضمن تفکر بر معادلات الهی صفتش که بر اتمها و سحابیها یکسان حاکماند همین حال را دارد. و همینطور تا چوپان ساده. زیرا که او در عین تواضع، زیر ستارگان مراقب چند گوسفند است، اگر بر نقش خویش اگاه باشد خود را بیش از خدمتگزاری ساده مییابد. او پاسدار است و هر پاسدار مسئول سراسر کشوری است.
گمان میکنید که آن چوپان درهوای آگاه شدن نیست؟ من در جبهه مادرید مدرسهای دیدم که در پانصد متری سنگرها، پشت یک دیوار کوچک سنگی، روی تپهای برقرار شده بود. سرجوخهای در این مدرسه درس گیاهشناسی میداد. اندامهای ظریف شقایقی را با دست از هم جدا میکرد و شاگردانی سالمند و ریشو را به سوی خود میکشانید که از خاک و خل پیرامون خود میگریختند و با وجود نارنجکها به زیارت او از تپه بالا میآمدند. همینکه در پیرامون سرجوخه صف میکشیدند روی زمین چهارزانو مینشستند و دست زیر چانه مینهادند و به او گوش میسپردند. ابرو در هم میکشیدند و دندان بر هم میفشردند و از درس چیزی نمیفهمیدند. اما به آنها گفته شده بود که :«شما حیوانید، تازه از سوراخ خود بیرون خزیدهاید . باید خود را به کاروان تمدن برسانید.» و آنها با گامهای سنگین خود شتاب داشتند که به این کاروان برسند…
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.