دانلود رایگان کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد از فروغ فرخ زاد
معرفی و دانلود رایگان کتاب “ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد” از فروغ فرخزاد
“ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد” یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین شعرهای فروغ فرخزاد، شاعر نامی معاصر ایران است که در مجموعهی شعری به همین نام نیز به چاپ رسیده است. این منظومهی بلند، چکیدهای از جهانبینی فروغ و بیانگر عمیقترین احساسات و تجربیات اوست. اگر به دنبال دانلود رایگان کتاب ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد از فروغ فرخزاد هستید، در ادامه با معرفی کامل این اثر همراه باشید.
“ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد”: سرودهای از تنهایی و بلوغ
انتشار و تاریخچه
بر اساس گفتهی سیروس شمیسا در کتاب “نگاهی به فروغ فرخزاد”، این شعر برای نخستین بار در خرداد ۱۳۴۵ (چند ماه پیش از درگذشت فروغ) در کتابی با عنوان “ده اثر از ده شاعر معاصر” منتشر شد. نویسندهی آن کتاب (که شمیسا نامی از او نبرده)، در مورد این شعر نوشته بود: “منظومهیی است طولانی که گویا هنوز تمام نشده، در سه قسمت که قسمت اول آن در این مجموعه منتشر میگردد.” شمیسا این احتمال را مطرح میکند که شعر “بعد از تو” میتواند پارههایی از بخشهای بعدی این منظومه باشد، اما خود “ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد” را با همین کیفیت موجود، شعری کامل میداند.
م. آزاد که به گفتهی خودش، قسمت اول این منظومه را از زبان خود فروغ شنیده است، زمان سرایش آن را “نسبتاً طولانی و پراکنده” عنوان کرده است. به گفتهی وی، در بازخوانی این شعر پس از مرگ فروغ، مشکلاتی به وجود آمد و شعر به محمد حقوقی سپرده شد “تا به آن شکل بدهد.” م. آزاد معتقد است که به جز قسمت اول، بقیهی قسمتهای این شعر نیمهکاره باقی مانده است.
ساختار و درونمایه
“ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد” یک منظومه یا شعر بلند با ۲۵۶ مصراع است که به گفتهی ضیاءالدین ترابی، از ۱۳ تصویر یا بند جداگانه تشکیل شده است. این تصویرها به صورت دایرهوار در شعر گنجانده شدهاند و بیتبرگردانهایی آنها را به هم پیوند میزنند. این بیتبرگردانها شامل عباراتی چون “فصل سرد”، “زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت”، “در کوچه باد میآید”، “سلام”، “ای یار، ای یگانهترین یار”، “من سردم است”، “چرا نگاه نکردم”، “به مادرم گفتم دیگر تمام شد” و “نگاه کن” هستند که در مجموع ۲۸ بار در شعر تکرار شدهاند.
سیروس شمیسا، درونمایهی اصلی شعر را پذیرفتن آغاز پیری و شروع تنهایی میداند. فروغ در این شعر با زبان ادبی امروز فارسی و با لحنی بسیار عاطفی، ماجرای شکست خود در زندگی و به طور خاص، ماجرای جدا شدن از همسرش را روایت میکند و در خلال آن به بیان مطالب پراکنده دیگر نیز میپردازد. همانطور که خاطرات در ذهن انسان تکرار میشوند، جملات و واژهها نیز مدام در شعر تکرار میشوند.
شمیسا شعر را به سه بخش تقسیم میکند:
- بخش اول: از آغاز تا مصراع “تهماندههای روز رفته را به درون میکشد” که مفصلترین قسمت شعر است و یک بعدازظهر برفی را از ساعت ۴ تا آغاز شب به تصویر میکشد و خاطرات گذشته را مرور میکند.
- بخش دوم: از “من از کجا میآیم؟/ من از کجا میآیم؟/ که اینچنین به بوی شب آغشتهام” شروع میشود و تا “به مادرم گفتم دیگر تمام شد” ادامه دارد. این بخش نیز مروری کوتاه بر گذشته است، اما در زمانی که ماجرا تمام شده و شاعر بعد از گذر از آن سالها، آرامش یافته است.
- بخش سوم: از “سلام ای غرابت تنهایی” تا انتها، خطاب شاعر به خود و دنیای تازهاش است که در سرما فرو رفته است و شاعر دیگر بدان امیدی ندارد.
شعر با ناامیدی زنی شروع میشود که در آستانهی فصلی سرد ایستاده است؛ در حالی که دستهای سیمانیاش ناتوانی او را بیان میکنند و نجاتدهندهاش در گور خفته است. او به فصل بهار و جفتگیری گلها میاندیشد، اما به تعبیر شمیسا، این بهار نه در آینده، بلکه در گذشتهی اوست. شاعر خود را سرزنش میکند که “چرا نگاه نکردم؟” یا دوراندیشی نکردم. او خودش را در خاطراتش به صورت زنی به یاد میآورد که چشمهایش مانند لانههای خالی سیمرغان است؛ یعنی گود رفته و پرندهی سعادت از آن کوچیده است. او به مادرش میگوید که باید برای روزنامه تسلیتی بفرستیم. باغهای تخیل زن ویران شده و دو دست جوانش زیر بارش یکریز برف (پیری و فراموشی) مدفون شده است. شاعر آرزویی محال دارد: اینکه این دو دست جوان در بهار سال بعد جوانه بزند و سبز شود.
موسیقی و فرم
به گفته شمیسا، این شعر در دو بحر مجتث (مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن) و مضارع (مفعولُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن) سروده شده است. این وزنها موسیقی ملایم، روان و غیرضربی دارند و برای بیان زمزمه و گفتگو مناسبند. از ۲۵۶ مصراع این شعر، ۱۴۲ مصراع در بحر مجتث و ۱۱۴ مصراع در بحر مضارع سروده شده است. تنها ۱۱ مصراع از نظر ارکان عروضی با بحر مربوطه انطباق کامل دارد. در این شعر، علاوه بر تکرار یا کاسته شدن ارکان عروضی (انبساط طولی)، از انبساط میانی نیز استفاده شده است که در آن، شاعر یکی از ارکان عروضی را بلافاصله تکرار میکند.
شمیسا تکرار صدای “س” در قسمتهای مختلف شعر را تداعی موسیقایی سرما و هوای زمستانی میداند. همچنین همصامتی صدای “ج” در “من از گفتن میمانم اما زبان گنجشکان/ زبان زندگی جملههای جاری جشن طبیعت است”، تداعیکنندهی جیکجیک گنجشکان است.
بازخوردها
ضیاءالدین ترابی “ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد” را “یکی از بهترین شعرهای فروغ فرخزاد” و “یکی از ماناترین نمونههای شعر امروز” قلمداد کرده است. به نظر ترابی، این شعر “در عین سادگی و روانی، از ساحتی استوار و منطقی برخوردار است” و لحن روایی آن از شعر بودن نکاسته است.
سیروس شمیسا این شعر را از بعضی جهات “بهترین، مؤثرترین و مهمترین شعر فروغ” میداند؛ “شعری بسیار صمیمانه، تأثیرگذار و مسألهدار.” به عقیدهی وی، فروغ در این شعر حرفها و دیدگاههایش را نسبت به زندگی و به طور خاص، زندگی خودش بیان کرده است و سرودههای دیگر او نیز به نوعی از همین عواطف و مفاهیم سرچشمه گرفتهاند. بنابراین رد پای مفاهیم این شعر را میتوان در بقیه شعرهای فروغ پیدا کرد.
متن کامل بخشهایی از شعر “ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد”:
و این منم
زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
و یأس ساده و غمناک آسمان
و ناتوانی این دستهای سیمانی
زمان گذشت
زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت
چهار بار نواخت
امروز روز اول دیماه است
من راز فصل ها را میدانم
و حرف لحظه ها را میفهمم
نجات دهنده در گور خفته است
و خاک ‚ خاک پذیرنده
اشارتیست به آرامش
زمان گذشت و
ساعت چهار بار نواخت
در کوچه باد می آید
در کوچه باد می آید
و من به جفت گیری گلها می اندیشم
به غنچه هایی با ساق های لاغر کم خون
و این زمان خسته ی مسلول
و مردی از کنار درختان خیس میگذرد
مردی که رشته های آبی رگهایش
مانند مارهای مرده از دو سوی گلوگاهش
بالا خزیده اند
و در شقیقه های منقلبش آن هجای خونین را
تکرار می کنند
ــ سلام
ــ سلام
و من به جفت گیری گلها می اندیشم
در آستانه ی فصلی سرد
در محفل عزای آینه ها
و اجتماع سوگوار تجربه های پریده رنگ
و این غروب بارور شده از دانش سکوت
…
ایمان بیاوریم
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
ایمان بیاوریم به
ویرانه های باغ تخیل
به داسهای واژگون شده ی بیکار
و دانه های زندانی
نگاه کن که چه برفی می بارد …
شاید حقیقت آن دو دست جوان بود آن دو دست جوان
که زیر بارش یکریز برف مدفون شد
سال دیگر وقتی بهار
با آسمان پشت پنجره هم خوابه میشود
و در تنش فوران میکنند
فواره های سبز ساقه های سبکبار
شکوفه خواهد داد ای یار ای یگانه ترین یار
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد …
چرا “ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد” را بخوانیم؟
این شعر نه تنها اوج توانایی فروغ در شاعری را نشان میدهد، بلکه دریچهای است به جهان درونی او، رنجها، امیدها و تأملاتش دربارهی زندگی، مرگ و تنهایی. لحن صمیمی و عاطفی، تصاویر بدیع و ساختار موسیقیایی منحصربهفرد، این شعر را به تجربهای عمیق و فراموشنشدنی برای خواننده تبدیل میکند. “ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد” برای تمام علاقهمندان به شعر معاصر فارسی، ادبیات تأملی و آثار فروغ فرخزاد، یک اثر ضروری است.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.
هنوز هیچ نقد و بررسی وجود ندارد.