پرداخت امن توسط کارتهای شتاب
نماد اعتماد اعتماد شما، اعتبار ماست
کدهای تخفیف روزانه هر روزه در اینستاگرام
پشتیبانی 24 ساعته 7 روز هفته

در کمال خونسردی | In Cold Blood

معرفی و دانلود کتاب در کمال خونسردی | In Cold Blood
نوع فایل
epub
حجم فایل
410
تعداد صفحات
624
زبان
انگلیسی
تعداد بازدید
2,937 بازدید
۲۰,۰۰۰ تومان
در کمال خونسردی، یک رمان غیرداستانی است که توسط نویسنده آمریکایی ترومن کاپوتی، برای اولین بار در سال ۱۹۶۶ منتشر شده است. این کتاب جزئیات قتل چهار نفر از اعضای خانواده هربرت در جامعه کوچک کشاورزی هلکمب، کانزاس در سال ۱۹۵۹ می باشد.

در کمال خونسردی

معرفی و دانلود نسخه انگلیسی کتاب

In Cold Blood

 

نویسنده :

   Truman Capote 

     ترومن کاپوتی

سال انتشار :

۱۹۶۶


معرفی و دانلود کتاب در کمال خونسردی | In Cold Blood


In Cold Blood (در کمال خونسردی): شاهکار جنایت واقعی و عمیق‌ترین کاوش در ذهن قاتلان

آیا به دنبال اثری هستید که مرزهای میان واقعیت و داستان را در هم بشکند و شما را به ژرفای تاریک ذهن انسان بکشاند؟ کتاب In Cold Blood (در کمال خونسردی) نوشته‌ی بی‌بدیل ترومن کاپوتی، نه تنها مشهورترین رمان جنایت واقعی تاریخ است، بلکه اثری است که خواننده را تا مغز استخوان به لرزه درمی‌آورد و هوش او را به چالش می‌کشد.


شبیخون مرگ در هولکوم: داستانی واقعی از وحشت بی‌انگیزه

در پانزدهم نوامبر سال ۱۹۵۹، در شهر کوچک هولکوم، کانزاس، چهار عضو خانواده کلاتر به طرز وحشیانه‌ای با شلیک گلوله‌های شاتگان از فاصله چند اینچی صورتشان به قتل رسیدند. هیچ انگیزه‌ی آشکاری برای این جنایت وجود نداشت و تقریباً هیچ سرنخی پیدا نشد. این حادثه‌ی هولناک، جامعه‌ی آرام و کوچک هولکوم را بهت‌زده کرد و داستان آن، به یکی از مرموزترین و تکان‌دهنده‌ترین پرونده‌های جنایی تاریخ آمریکا تبدیل شد.

کتاب In Cold Blood (در کمال خونسردی) که ابتدا به صورت سریالی چهاربخشی در مجله نیویورکر در سال ۱۹۶۵ و سپس در قالب کتاب در سال ۱۹۶۶ منتشر شد، نقطه‌ی عطفی در ادبیات جنایت واقعی (True Crime) محسوب می‌شود. ترومن کاپوتی با استفاده از تکنیک‌های داستان‌نویسی و روایت‌های داستانی، وقایع واقعی این جنایت فجیع را بازسازی می‌کند و نه تنها تعلیق‌ بی‌حد و حصری ایجاد می‌کند، بلکه همدلی شگفت‌انگیزی را نیز برمی‌انگیزد. این اثر، فراتر از زمان خود می‌رود و بینش‌های عمیقی درباره‌ی ماهیت خشونت در جامعه‌ی آمریکا ارائه می‌دهد.


کالبدشکافی یک جنایت: از قربانیان تا قاتلان

کتاب در کمال خونسردی با معرفی هرب کلاتر، کشاورز موفق و محبوب گندم، همسرش بانی و فرزندان نوجوانشان نانسی و کنیون در هولکوم، کانزاس آغاز می‌شود. روز چهاردهم نوامبر ۱۹۵۹، آخرین روز زندگی آن‌ها، با جزئیات دقیق روایت می‌شود. این روایت‌ها با فعالیت‌های قاتلانشان، پری اسمیت و دیک هیکاک، در هم آمیخته است. این دو مرد در زندان ایالت کانزاس با یکدیگر آشنا شده بودند و پری منتظر بود تا دیک او را در اولات، کانزاس، تقریباً ۴۰۰ مایل (۶۴۴ کیلومتر) شرق هولکوم ملاقات کند تا “کاری” را انجام دهند. آن‌ها پس از تهیه لوازم مورد نیاز برای جنایت برنامه‌ریزی شده، در اواخر شب به مزرعه می‌رسند.

صبح روز بعد، یکی از دوستان نانسی برای رفتن به کلیسا به خانه کلاترها می‌رسد. وقتی کسی در را باز نمی‌کند، او به سراغ دوست صمیمی نانسی، سو کیدویل می‌رود و با هم وارد خانه کلاتر می‌شوند و جسد نانسی را پیدا می‌کنند که به ضرب گلوله کشته شده است. آن‌ها با پلیس تماس می‌گیرند و اجساد دیگر نیز پیدا می‌شوند. در حالی که شهر هولکوم با این کشف وحشتناک دست و پنجه نرم می‌کند، پری و دیک به اولات برمی‌گردند.


تحقیقات، دستگیری و پایان کار: پیگیری خونسردانه عدالت

آلوین دیوئی از اداره تحقیقات کانزاس (KBI) رهبری تحقیقات را بر عهده می‌گیرد. چندین مظنون احتمالی پیدا می‌شوند اما در نهایت از لیست حذف می‌گردند. در همین حال، دیک چندین چک بی‌محل در کانزاس‌سیتی خرج می‌کند و سپس آن دو به مکزیکوسیتی می‌روند. وقتی پولشان تمام می‌شود، ماشین را می‌فروشند و با اتوبوس به ایالات متحده بازمی‌گردند.

در زندان ایالت کانزاس، فلوید ولز، کارمند سابق کلاتر، خبر قتل‌های کلاتر را می‌شنود. ولز کسی بود که ثروت کلاتر را برای دیک توصیف کرده بود و دیک متقاعد شده بود که گنجی در گاوصندوق خانه کلاتر وجود دارد. (در واقع، نه گاوصندوقی وجود داشت و نه پول زیادی در خانه نگهداری می‌شد.) فلوید معاون زندان‌بان را مطلع می‌کند و اولین سرنخ مهم پرونده را در اختیار دیوئی قرار می‌دهد. KBI شروع به تحقیق درباره مظنونان جدید می‌کند، با مصاحبه از والدین دیک.

با ادامه تحقیقات، دیک و پری یک ماشین را سرقت کرده و به کانزاس‌سیتی بازمی‌گردند تا دیک بتواند چند چک بی‌محل دیگر بنویسد. سپس این دو برای کریسمس به میامی می‌روند. پس از آن به لاس‌وگاس می‌روند، جایی که در ۳۰ دسامبر، ماشین سرقتی آن‌ها شناسایی شده و دستگیر می‌شوند. هنگامی که بازپرسان KBI به دیک می‌گویند که شاهد زنده‌ای از قتل‌ها وجود دارد، او انکار می‌کند که کسی را زنده گذاشته‌اند و سپس مدعی می‌شود که پری کلاترها را کشته است. پری در ابتدا به داستان اصلی خود پایبند می‌ماند. با این حال، وقتی داستان ادعایی او درباره ارتکاب یک قتل قبلی مطرح می‌شود، او متوجه می‌شود که دیک اعتراف کرده است و او نیز به جنایات اعتراف می‌کند. آن‌ها به کانزاس بازگردانده شده و تفهیم اتهام می‌شوند.


دادگاه، محکومیت و میراثی ماندگار

دیک و پری برای روند قانونی به اندازه کافی سلامت روانی تشخیص داده می‌شوند و یک محاکمه دراماتیک برگزار می‌شود. به روانپزشک اجازه داده نمی‌شود که یافته‌های خود مبنی بر اینکه پری ممکن است از اسکیزوفرنی پارانوئید رنج ببرد و دیک ممکن است اختلال شخصیت داشته باشد را مطرح کند و هر دو محکوم به مرگ می‌شوند. آن‌ها پنج سال بعدی را با درخواست‌های تجدیدنظر ناموفق سپری می‌کنند و در ۱۴ آوریل ۱۹۶۵ اعدام می‌شوند. در صحنه پایانی کتاب، دیوئی در گورستان با سو کیدویل ملاقات می‌کند و با هم صحبت می‌کنند، پایانی تلخ و تأمل‌برانگیز برای این داستان واقعی هولناک.

کتاب In Cold Blood (در کمال خونسردی) اثری عمیقاً انسانی است که به بررسی پیچیدگی‌های ذهن جنایتکاران، قربانیان و سیستم عدالت کیفری می‌پردازد. این کتاب نه تنها یک داستان هیجان‌انگیز از یک جنایت واقعی است، بلکه یک مطالعه‌ی روانشناختی عمیق از ماهیت خشونت و تأثیر آن بر زندگی انسان‌هاست. این شاهکار ادبی، برای هر کسی که به ژانر جنایت واقعی (True Crime) و روانشناسی جنایتکاران علاقه دارد، یک “باید خواند” مطلق است.

 


درباره ترومن کاپوتی:

درباره ترومن کاپوتی:

ترومن گارسیا کاپوتی” نویسنده، نمایشنامه نویس و بازیگر فقید آمریکایی است که بسیاری از داستان های کوتاه و رمان هایش نظر منتقدین ادبی فراوانی را به خود جلب کرده است. در سال ۱۹۶۷ فیلمی موفق با همین نام روی پرده های سینما رفت و موفقیت های مطلوبی را بدست آورد. همچنین در سال ۱۹۹۶ نیز ، یک مینی سریال با همین عنوان روی آنتن رفت. وی سرانجام در سن ۵۹ سالگی به دلیل بیماری کبد و مصرف نوشیدنی الکلی بیش از حد دیده از جهان فرو بست.

 

 

 


برای اطلاع از کتاب های جدید و سفارش کتاب 

لطفا اینستاگرام ما را دنبال کنید


توضیحات انگلیسی کتاب در کمال خونسردی (In Cold Blood):

On November 15, 1959, in the small town of Holcomb, Kansas, four members of the Clutter family were savagely murdered by blasts from a shotgun held a few inches from their faces. There was no apparent motive for the crime, and there were almost no clues.

As Truman Capote reconstructs the murder and the investigation that led to the capture, trial, and execution of the killers, he generates both mesmerizing suspense and astonishing empathy. At the center of his study are the amoral young killers Perry Smith and Dick Hickcock, who, vividly drawn by Capote, are shown to be reprehensible yet entirely and frighteningly human. In Cold Blood is a seminal work of modern prose, a remarkable synthesis of journalistic skill and powerfully evocative narrative.


بخش ها و جملاتی از متن کتاب در کمال خونسردی (In Cold Blood):

In Cold Blood Quotes

“The village of Holcomb stands on the high wheat plains of western Kansas, a lonesome area that other Kansans call “out there.”

“It is no shame to have a dirty face- the shame comes when you keep it dirty.”


“As long as you live, there’s always something waiting; and even if it’s bad, and you know it’s bad, what can you do? You can’t stop living.”


“Imagination, of course, can open any door – turn the key and let terror walk right in.”


“Just remember: If one bird carried every grain of sand, grain by grain, across the ocean, by the time he got them all on the other side, that would only be the beginning of eternity. ”


“You are a man of extreme passion, a hungry man not quite sure where his appetite lies, a deeply frustrated man striving to project his individuality against a backdrop of rigid conformity. You exist in a half-world suspended between two superstructures, one self-expression and the other self-destruction. You are strong, but there is a flaw in your strength, and unless you learn to control it the flaw will prove stronger than your strength and defeat you. The flaw? Explosive emotional reaction out of all proportion to the occasion. Why? Why this unreasonable anger at the sight of others who are happy or content, this growing contempt for people and the desire to hurt them? All right, you think they’re fools, you despise them because their morals, their happiness is the source of your frustration and resentment. But these are dreadful enemies you carry within yourself–in time destructive as bullets. Mercifully, a bullet kills its victim. This other bacteria, permitted to age, does not kill a man but leaves in its wake the hulk of a creature torn and twisted; there is still fire within his being but it is kept alive by casting upon it faggots of scorn and hate. He may successfully accumulate, but he does not accumulate success, for he is his own enemy and is kept from truly enjoying his achievements.”


“I thought that Mr. Clutter was a very nice gentleman. I thought so right up to the moment that I cut his throat.”


“It is easy to ignore the rain if you have a raincoat”


“I despise people who can’t control themselves.”


“Once a thing is set to happen, all you can do is hope it won’t. Or will-depending. As long as you live, there’s always something waiting, and even if it’s bad, and you know it’s bad, what can you do? You can’t stop living.”


“I’ve tried to believe, but I don’t, I can’t, and there’s no use pretending.”


“The enemy was anyone who was someone he wanted to be or who had anything he wanted to have.”


“There’s got to be something wrong with us. To do what we did. ”


“Those fellows, they’re always crying over killers. Never a thought for the victims.”


“There is considerable hypocrisy in conventionalism. Any thinking person is aware of this paradox; but in dealing with conventional people it is advantageous to treat them as though they were not hypocrites. It isn’t a question of faithfulness to your own concepts; it is a matter of compromise so that you can remain an individual without the constant threat of conventional pressures.”
― Truman Capote , In Cold Blood


“Her bedroom window overlooked the garden, and now and then, usually when she was “having a bad spell,” Mr. Helm had seen her stand long hours gazing into the garden, as though what she saw bewitched her. (“When I was a girl,” she had once told a friend, “I was terribly sure trees and flowers were the same as birds or people. That they thought things, and talked among themselves. And we could hear them if we really tried. It was just a matter of emptying your head of all other sounds. Being very quiet and listening very hard. Sometimes I still believe that. But one can never get quiet enough…”)”
― Truman Capote, In Cold Blood

مطالعه بیشتر

راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
  • در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.
نویسنده

ترومن کاپوتی – Truman Capote

پسوند فایل

EPUB

نوع فایل

نوشتاری

زبان

انگلیسی

نوع محصول

کتاب

ژانر

داستان جنایی, غیر داستانی

نقد و بررسی‌ها

هنوز هیچ نقد و بررسی وجود ندارد.

اضافه کردن نقد و بررسی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت
0
معرفی و دانلود کتاب در کمال خونسردی | In Cold Blood
در کمال خونسردی | In Cold Blood

۲۰,۰۰۰ تومان