رمان انگلیسی اطلس ابر Cloud Atlas سومین رمان دیوید میچل David Mitchell نویسنده انگلیسی است که داستان آن درونمایه علمی تخیلی و پسا آخرالزمانی دارد
معرفی و دانلود کتاب رمان انگلیسی اطلس ابر نوشته دیوید میچل
Download Cloud Atlas by David Mitchell
Cloud Atlas
نام فارسی کتاب:
اطلس ابر
نویسنده:
دیوید استفان میچل ( دیوید میچل ) David Mitchell
درباره نسخه انگلیسی کتاب اطلس ابر نوشته ی دیوید میچل :
اطلس ابر سومین رمان دیوید استفان میچل نویسنده انگلیسی است که در سال ۲۰۰۴ منتشر شد و همان سال در فهرست نهایی نامزدهای جایزه بوکر قرار گرفت. میچل که پیش از این هم در رمان هایش به سراغ گونه های مختلف ادبی رفته بود در این رمان تودردو روایت خود را از قرن نوزدهم شروع می کند و تا آینده ای پسا آخرالزمانی پیش می برد.
رمان از شش داستان تودرتو، اما مستقل تشکیل شده که از نظر تاریخی در شش مقطع زمانی مختلف روایت میشود و هر کدام لحن و سبک خاص خود را دارند. میشود هر داستان را به طور مستقل خواند، اما چیزی که کتاب را به اثری متفاوت بدل میکند ارتباط درونی این شش داستان است که در قرنهای مختلفی رخ میدهند و هرچند شخصیتها با هم تفاوت دارند، اما انگار همگی شبیه هم هستند.
داستان اطلس ابر با این جملات آغاز میشود:
“پنجشنبه، ۷ نوامبر –
آن سوی دهکدهی سرخپوستان، در ساحلی متروک، به رد پاهای جدیدی برخوردم. از میان جلبکها و نارگیلهای دریایی گندیده و بامبوها، ردپاها مرا به صاحب خود رساندند. ذ مردی سفید پوست، با پاچهها و آستینهای تا خورده، ریشی مرتب و یک کلاه خز فوقالعاده بزرگ. با چنان دقت و جدیتی با یک قاشق چایخوری مشغول کندن و الک کردن ماسهی خاکستری بود که تا وقتی از فاصلهی ده یاردی به او سلام کردم متوجه حضورم نشد. این گونه بود که با جناب دکتر هنری گوس، جراحی از نجبای لندن آشنا شدم. ملیت او برایام تعجبآور نبود. چرا که هیچ آشیانهی متروک یا جزیرهای دورافتادهای نیست که پای یک انگلیسی به آن نرسیده باشد، حتی نقاطی که روی هیچ نقشهای قابل مشاهده نباشند …
نکوداشت های کتاب اطلس ابر
قسمت هایی از کتاب اطلس ابر نوشته دیوید میچل
زندگی من، چیزی بیش از قطره ای در اقیانوسی بی کران نیست. با این حال، مگر هر اقیانوسی از توده ای از قطره ها به وجود نیامده است؟
کتابی نصفه-خوانده شده، یک رابطه ی عاشقانه ی نصفه و نیمه است.
زندگی هایمان از آن ما نیست. ما محدود به دیگران، در گذشته و حال، هستیم و با هر جرم و مهربانی، آینده مان را به دنیا می آوریم.
ذر بخش هایی از کتاب اطلس ابر نوشته دیود میچل می خوانیم:
ساعت صبح چهار بار نواخت و پنجرهی اتاقم، طلوعی ابری را نشان میداد. اندکی خوابیده بودم، اما دعاهایم برای این که با طلوع صبح موریوری ناپدید شده باشد، اجابت نگردیده بود. به او گفتم وانمود کند همین حالا خود را آفتابی کرده و اشارهای به گفتگوی دیشب نکند. او نشان داد که منظورم را فهمیده، اما من ترس بزرگتری داشتم: هوش یک سرخپوست با بوئرهاف قابل مقایسه نیست. در راهرو به طرف اتاق غذاخوری افسران به راه افتادم (پرافِتِس همچون توسنی جوان جست خیز میکرد)، در زدم و وارد شدم. آقای رودریک و بوئرهاف مشغول گوش دادن به عرایض کاپیتان مالینوکس بودند. من گلویم را صاف کردم و به همگی صبح به خیر گفتم. کاپیتان خوش خلقمان مقر آمد که : «شما میتوانید با گ… شدن فوری خود، صبح مرا بهتر کنید!»
«آن سوی دهکده سرخپوستان، در ساحلی متروک، به رد پاهای جدیدی برخوردم. از میان جلبکها و نارگیلهای دریاییِ گندیده و بامبوها، ردپاها مرا به صاحب خود رساندند. مردی سفید پوست، با پاچهها و آستینهای تا خورده، ریشی مرتب و یک کلاه خز فوقالعاده بزرگ. با چنان دقت و جدیتی با یک قاشق چایخوری مشغول کندن و الک کردن ماسه خاکستری بود که تا وقتی از فاصله ده یاردی به او سلام کردم متوجه حضورم نشد. این گونه بود که با جناب دکتر هنری گوس، جراحی از نجبای لندن آشنا شدم. ملیت او برایام تعجبآور نبود. چرا که هیچ آشیانه متروک یا جزیره دور افتادهای نیست که پای یک انگلیسی به آن نرسیده باشد، حتی نقاطی که روی هیچ نقشهای قابل مشاهده نباشند.
آیا جناب دکتر در این ساحل نکبتبار چیزی گم کرده بودند؟ آیا من میتوانستم کمکی به ایشان بکنم؟ دکتر گوس سرش را تکان داد و گره دستمالش را باز کرد و با غروری آشکار محتویات آن را نشان داد. «دندان، جناب، این جامهای مینایی، هدف جستجوی بنده هستند. در سالیان گذشته این کرانه روستایی محل سورچرانی آدمخواران بوده، بله، جایی که قویترها، ضعیفترها را میبلعیدند و دندانها را به بیرون تف میکردهاند، همان طور که جنابعالی یا بنده هسته گیلاس را تف میکنیم. اما این دندانهای آسیاب، حضرت آقا، تبدیل به طلا خواهد شد. چه طور؟ یک صنعتگر خیابان پیکادلی که برای نجیب زادگان دندان عاریهای میسازد مبلغ سخاوتمندانهای برای دندانهای انسان میپردازد. میدانید با یک چهارم پوند از این دندانها چه قدر عایدم میشود، قربان؟»
اعتراف کردم که نمیدانم.
توضیحات کتاب رمان انگلیسی اطلس ابر نوشته دیوید میچل
Cloud Atlas
A postmodern visionary who is also a master of styles of genres, David Mitchell combines flat-out adventure, a Nabokovian lore of puzzles, a keen eye for character, and a taste for mind-bending philosophical and scientific speculation in the tradition of Umberto Eco, Haruki Murakami, and Philip K. Dick. The result is brilliantly original fiction as profund as it is playful. Now in his new novel, David Mitchell explores with daring artistry fundamental questions of reality and identity.
Cloud Atlas begins in 1850 with Adam Ewing, an American notary voyaging from the Chatham Isles to his home in California. Along the way, Ewing is befriended by a physician, Dr. Goose, who begins to treat him for a rare species of brain parasite. . . .
Abruptly, the action jumps to Belgium in 1931, where Robert Frobisher, a disinherited bisexual composer, contrives his way into the household of an infirm maestro who has a beguiling wife and a nubile daughter. . . . From there we jump to the West Coast in the 1970s and a troubled reporter named Luisa Rey, who stumbles upon a web of corporate greed and murder that threatens to claim her life. . . . And onward, with dazzling virtuosity, to an inglorious present-day England; to a Korean superstate of the near future where neocapitalism has run amok; and, finally, to a postapocalyptic Iron Age Hawaii in the last days of history.
But the story doesn’t end even there. The narrative then boomerangs back through centuries and space, returning by the same route, in reverse, to its starting point. Along the way, Mitchell reveals how his disparate characters connect, how their fates intertwine, and how their souls drift across time like clouds across the sky.
As wild as a videogame, as mysterious as a Zen koan, Cloud Atlas is an unforgettable tour de force that, like its incomparable author, has transcended its cult classic status to become a worldwide phenomenon.
جملاتی از متن نسخه انگلیسی کتاب اطلس ابر نوشته دیوید میچل
Cloud Atlas Quotes
― Cloud Atlas
― Cloud Atlas
― Cloud Atlas
All revolutions are, until they happen, then they are historical inevitabilities.”
― Cloud Atlas
“Belief, like fear or love, is a force to be understood as we understand the theory of relativity and principals of uncertainty. Phenomena that determine the course of our lives. Yesterday, my life was headed in one direction. Today, it is headed in another. Yesterday, I believe I would never have done what I did today. These forces that often remake time and space, that can shape and alter who we
imagine ourselves to be, begin long before we are born and continue after we perish. Our lives and our choices, like quantum trajectories, are understood moment to moment. That each point of intersection, each encounter, suggest a new potential direction. Proposition, I have fallen in love with Luisa Rey. Is this possible? I just met her and yet, I feel like something important has happened to me.”
“We are only what we know, and I wished to be so much more than I was, sorely.”
.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.