پرداخت امن توسط کارتهای شتاب
نماد اعتماد اعتماد شما، اعتبار ماست
کدهای تخفیف روزانه هر روزه در اینستاگرام
پشتیبانی 24 ساعته 7 روز هفته

معرفی و دانلود مجموعه شعر فوج پرندگان سفید | White Flock

نوع فایل
epub
حجم فایل
415kb
تعداد صفحات
408
زبان
روسی و انگلیسی
تعداد بازدید
1915 بازدید
۲۵,۰۰۰ تومان

معرفی و دانلود مجموعه شعر روسی با ترجمه انگلیسی

فوج پرندگان سفید

White Flock

شاعر:

آنا آخماتووا

Anna Akhmatova

Анна Ахматова

 

ترجمه از روسی به انگلیسی:‎

 

Andrey Kneller

 

دانلود مجموعه شعر روسی انگلیسی فوج پرندگان سفید|White Flock

 

آشنایی با آنا آخماتووا :

زمانی که آنا آخماتووا اولین مجموعه شعر خود به نام شامگاه را در ۱۹۱۲ منتشر کرد، ۲۳ سال داشت و نامش در محافل ادبی آن زمان بر سر زبان‌ها بود.

از او چندین شعر در نشریات ادبی چاپ شده بود و دوستی او با گومیلیف، یکی از شاعران جنجالی و مطرح آن روزها، بر شهرت او افزوده بود.

روسیه در تب و تاب انقلاب و تحولات عمیق بود. نیروی مخالف تزار پس از شکست در انقلاب ۱۹۰۵ نفس را برای تهاجمی گسترده‌تر تازه می‌کرد.

شعر روسیه در آن سال‌ها تحت سیطریه‌ی مطلق سمبولیزم به سرکردگی بر یوسف و الکساندر بلوک بود. اما نمادگرایی و مبهم‌گویی و رمز و راز سمبولیزم برای جامعه‌ی پر جنب و جوش و انقلابی آن روز مناسب نبود. تحرک عینی اجتماعی در ادبیات و هنر نیز صراحت و بی‌پردگی می‌طلبید. بر پایه چنین نیازی بود که دو مکتب فوتوریسم و آکمه‌ایسم در برابر سمبولیزم قد علم کردند. فوتوریسم رگ و ریشه‌ای ایتالیایی داشت. در آن سال‌ها امیلیو فیلیپو مارینتّی

در ایتالیا مکتب فوتوریسم گشوده و بیانیه‌ی آن را در ۱۹۰۹ در نشریه‌ی فیگارو پاریس به چاپ رسانده بود. این مکتب با اعتقاد بر این که عصر جدید و ماشینیزم

دیگر میدانی برای ابراز احساسات رمانتیک و پر رمز و راز نمی‌دهد، با حمله‌ی مستقیم به سمبولیزم فرانسوی و کنار گذاشتن مألوفات دستوری و ادبی رایج در شعر، قالب‌های جدیدی در شعر به وجود آورده بود. اما توجه صرف آن به فرم و تأثیری که از نیچه و تئوری ابرمرد او گرفته بود این مکتب را بعدها به عنوان یکی از عملی‌ترین مکاتب ادبی در ایتالیای موسولینی درآورد. اما در روسیه مایاکوفسکی و خلبنیکوف از آن به عنوان انقلابی در فرم شعر استفاده کردند و بااستفاده از نظریه‌های کلی فوتوریسم شعر را از پیچیده‌گویی رهانیدند و آن را به زبان محاوره نزدیک ساختند. مایاکوفسکی با به کارگیری واژه‌های مشخص و عاری از هرگونه آرایه‌های نمادین و با ایجاد دگرگونی در نقطه‌گذاری و طول مصراع‌ها شعر را به حربه‌ای انقلابی تبدیل کرد.

جنبش آکمه‌ایسم اما اساسا روسی بود. گومیلیف، سرگئی گرودتسکی، اوزیپ مندلشتام، آنا آخماتووا، بوریس پاسترناک و چند تن دیگر برای مقابله با سمبولیزم این مکتب را پایه گذاشتند. اما برخلاف فوتوریست‌ها آنان به دنبال جهت‌گیری انقلابی و استفاده از آن برای انقلاب نبودند. در بیانیه‌ی آن‌ها گفته می‌شود:

«برای ما یک گل سرخ به واسطه‌ی گلبرگ‌ها و رنگ و بویش دوباره به صورت گل سرخ واقعی درآمده و هیچ ربطی به عشق رازناک و یا هرچیز دیگر ندارد.»

آخماتووا که قصد ندارد در صف هنرمندان و شاعران انقلابی درآید جذب این مکتب می‌شود و با گومیلیف، یکی از سران آن، ازدواج می‌کند. تلاطم انقلابی جامعه بی‌طرفی و پرداختن صرف به هنر را برای بسیاری از هنرمندان از جمله گومیلیف دشوار می‌کند. اما او که مردی ماجراجوست

به جرگه ضد انقلابیان می‌پیوندد. در ۱۹۱۲ لو پسر آخماتووا و گومیلیف به دنیا می‌آید. گومیلیف به ارتش می‌پیوندد و بیشتر اوقات خود را به انجام مأموریت‌های نظامی می‌گذراند. آخماتووا در ۱۹۱۴ دومین مجموعه شعری خود تسبیح را منتشر می‌کند. این مجموعه نیز با استقبال بی‌نظیری رو به رو می‌شود. تسبیح مجموعه اشعار عاشقانه است و مضمون همه‌ی شعرها عشق است و سرمستی و شکست در عشق. انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ سرتاسر روسیه را به التهاب می‌کشاند. شب‌نشینی‌های ادبی و شعرخوانی‌های شبانه جای خود را به محافل بحث‌های داغ سیاسی می‌دهد. شاعرانی مانند آخماتووا که همچنان از این التهاب بدورند بسیار اندکند. در همین سال آخماتووا سومین مجموعه خود را منتشر می‌کند. این مجموعه فوج پرندگان سفید (White Flock) نام دارد. انتشار این اثر که چند ماه پیش از انقلاب صورت می‌گیرد اصلا اقبالی نمی‌یابد. برخلاف شامگاه و تسبیح که به چاپ‌های متعدد رسیده بودند کتاب سوم او فراتر از مرزهای پتروگراد نمی‌رود و حتی نمی‌تواند پا به درون کتابفروشی‌های مسکو بگذارد. البته اوضاع بحرانی آن روزها در کم اقبال بودن این کتاب تأثیر زیادی دارد.

خود آخماتووا در این باره می‌گوید:

« هم خوانندگان و هم منتقدان درباره‌ی این کتاب رعایت انصاف را نکرده‌اند. این کتاب تحت شرایطی چاپ شد که اصلا قابل مقایسه با شرایط چاپ کتاب‌های قبلی نبود. حمل و نقل عملا متوقف بود. کتاب را حتی نتوانستند به مسکو بفرستند. مجلات و روزنامه‌ها تعطیل شده بودند. این است که درباره‌ی این کتاب

سر و صدائی نشد. تعجب می‌کنم چرا امروز اصلا به این نکته‌ها توجهی نمی‌شود.»

آخماتووا پس از سه سال دوری از شوهر که در جبهه‌هاست در ۱۹۱۸ از او جدا می‌شود. سه سال بعد زمانی که او چهارمین مجموعه شعر خود را با نام درخت چنار منتشر می‌کند گومیلیف دستگیر می‌شود و پس از یک محاکمه کوتاه به اتهام تلاش برای براندازی حکومت به اعدام محکوم می‌گردد. با مرگ گومیلیف،

شک و بدگمانی از طرف حکومت بر سر او سایه می‌گسترد و او عملا سال‌های پر عذاب زیستن در وحشت را آغاز می‌کند. چاپ مجدد اشعار او امکان‌ناپذیر می‌شود. از نظر حکومت، آخماتووا همسر گومیلیفِ ضد انقلابی است که هرگز شعری در وصف انقلاب نسروده است و با هنرمندان ضد انقلابی مانند اوزیپ مندلشتام دوستی و رفت و آمد دارد. آخماتووا در این سال‌ها مانند دوست شاعر خود پاسترناک به ترجمه و تحقیق می‌پردازد و زندگینامه و بررسی اشعار پوشکین را منتشر می‌کند. در ۱۹۳۵ فرزند او لو دستگیر می‌شود و پس از مدت کوتاهی آزاد می‌شودو بعد دوباره با اتهام‌هائی مبهم دستگیر می‌شود. آخماتووا این روزها را جزو تاریک‌ترین روزهای زندگی خود می‌داند. او شروع به سرودن منظومه‌ی معروف خود مرثیه می‌کند و آن را در ۱۹۴۰ به پایان می‌رساند. از نظر برخی از منتقدان شعر مرثیه یکی از شاهکارهای مدرن روسیه است.

آن‌ها سپیده‌دمانت می‌بردند،

من در پی‌ات آمدم،

گوئی از پس تابوت تو گام می‌زنم.

در اتاق‌های تاریک کودکان زاری می‌کردند

شمع بر شمایل تابان دود می‌پراکند.

سرد، واپسین بوسه بر شمایل

سرد، عرق‌دانه‌های روی پیشانی

چون زنان استرلیتسی

پای دروازه کرملین زاری خواهم کرد.

آن‌سوتر یک‌نفر چشمانش را پاک می‌کند

بغبغوی کبوتر زندان آب می‌شود

یخ راه می‌افتد، نِوا حرکت می‌کند

با جریان آرام خود به سوی دریا

در ۱۹۴۰ لو تبرئه و برای شرکت در جنگ میهنی آزاد می‌شود. آخماتووا در سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵ اشعاری درباره‌ی جنگ می‌سراید. یکی از سروده‌هایش به صورت سرود میهنی در جبهه‌ها خوانده می‌شود:

چراغ‌ها خاموش‌اند.

خندق سنگرها در باغ‌خانه‌ها،

یتیمان پترزبورگ

فرزندان منند.

در این زیر زمین

نفس به سینه بازمی‌گردد،

درد بر پیشانی زخمه می‌زند.

از میان غرش بمب‌ها

صدای کودکی به گوش می‌رسد.

آزادی لو از زندان و چاپ اشعار جنگ آخماتووا در نشریات امید تازه‌ای برای رفع ممنوعیت آثار او پدید آورده است. اما پس از جنگ اختناق در زمینه‌ی ادبیات شدت می‌گیرد و ژدانف، کمیسار فرهنگی استالین، در مقاله‌ی تندی که در لینگراد و ایزوسیتا به چاپ می‌رساند آنا آخماتووا و میخائیل زوشچنکورا متهم به بی‌اعتنائی به فرهنگ انقلابی می‌کند. آخماتووا را یک شاعر نیمه راهبه_ نیمه روسپی می‌نامد و حتی اشعار دوران جنگ او را به بهانه‌ی این که پر از یأس و ناامیدی و عاری از هرگونه تهییج و امیدواری است تخطئه می‌کند. به پیشنهاد او آخماتووا از شورای نویسندگان اخراج می‌شود و یک بار دیگر وحشت بر سر او سایه می‌گسترد. با مرگ استالین در ۱۹۵۳ اعاده حیثیت از سیاستمداران و هنرمندان مغضوبِ زمان استالین آغاز می‌شود. آخماتووا فضای باز جدید را چندان باور ندارد و با احتیاط چند شعر در نشریات چاپ می‌کند:

مرا به شگفتی وا می‌داری،

وقتی می‌گویی فراموشم می‌کنند.

مرا صدها بار فراموش کرده‌اند.

صدها بار در گور آرام گرفته‌ام.

الهه شعر کور شد و گنگ

و چون دانه‌ای در زمین گندید.

تا کی بار دیگر چون ققنوس

از میان خاکستر پر گیرد

به سوی آبی اثیری.

اما این‌بار دیگر اجازه چاپ و انتشار کتاب‌های او جدی است. گزیده‌ای از اشعار پیشین او در ۱۹۵۸ به چاپ می‌رسد و با استقبال بی‌نظیری روبرو می‌شود. توجه محافل ادبی بار دیگر به آخماتووا جلب می‌شود. او در این سال‌ها مشغول کار بر شعر بلند خود به نام بدون قهرمان است. این شعر سرانجام در ۱۹۶۲ برای اولین‌بار منتشر می‌شود. آخماتووا در این اثر که می‌شود گفت پخته‌ترین و پیچیده‌ترین کار اوست، سایه روشن‌های چهل سال زندگی خود را به تصویر می‌کشد.

در ۱۹۴۶ آخماتووا سفری به ایتالیا می‌کند تا جایزه‌ی انتا-تائورمینا را که یک جایزه‌ی معتبر ادبی است، دریافت کند. در همین سال به دعوت

دانشگاه آکسفورد به انگلستان می‌رود و دکترای افتخاری از این دانشگاه دریافت می‌کند. آخماتووا بدون شک یکی از پر تأثیرترین شاعران مدرن روسیه است.

تأثیر او بر شاعران نسل پس از خود یعنی یوگنی یفتوشنکو، آندری وازنسنسکی و بلاّ آخمادولینا انکارناپذیر است. آخماتووا در واپسین روزهای سال ۱۹۶۵ در بیمارستانس در حوالی مسکو بستری می‌شود و در ۵ مارس ۱۹۶۶ در سن ۷۷ سالگی دیده از جهان می‌بندد.


Anna Akhmatova (June 23, 1889 – March 5, 1966) is considered by many to be one of the greatest Russian poets of the Silver Age. Her works range from short lyric love poetry to longer, more complex cycles, such as Requiem, a tragic depiction of the Stalinist terror. One of the forefront leaders of the Acmeism movement, which focused on rigorous form and directness of words, she was a master of conveying raw emotion in her portrayals of everyday situations. During the time of heavy censorship and persecution, her poetry gave voice to the Russian people. Anna Akhmatova published the collection “White Flock” in 1917. Joseph Brodsky later described this volume as writing of personal lyricism tinged with the “note of controlled terror.” Today, it remains among her most celebrated publications. It is presented here in full, in a dual-language book, translated by Andrey Kneller.


نمونه شعرهای کتاب فوج پرندگان سفید (White Flock):

 

شعر روسی:

 

Думали: нищие мы, нету у нас ничего,

А как стали одно за другим терять,

Так, что сделался каждый день

Поминальным днем,-

Начали песни слагать

О великой щедрости Божьей

Да о нашем бывшем богатстве.

۱۲ апреля ۱۹۱۵

ترجمه انگلیسی:

 

We thought: we’re poor and don’t have anything,

But as we started to lose one thing after another,

So much that each day became

A remembrance day, –

We began to write songs

About God’s immense generosity

And the wealth we once had.

April 12, 1915


شعر روسی:

Твой белый дом и тихий сад оставлю.

Да будет жизнь пустынна и светла.

Тебя, тебя в моих стихах прославлю,

Как женщина прославить не могла.

И ты подругу помнишь дорогую

В тобою созданном для глаз ее раю,

А я товаром редкостным торгую –

Твою любовь и нежность продаю.

 ۱۹۱۳

ترجمه انگلیسی:

I’ll leave your white house and your quiet garden.

May life become all bare and filled with light.

I’ll glorify you with a verse so ardent

More than a woman could’ve glorified.

As you recall your dear beloved’s eyes

In heaven you yourself have fashioned,

I’m trading with the rarest merchandise –

I’m selling off your tenderness and passion.

 ۱۹۱۳


شعر روسی:

Так много камней брошено в меня,

Что ни один из них уже не страшен,

И стройной башней стала западня,

Высокою среди высоких башен.

Строителей ее благодарю,

Пусть их забота и печаль минует.

Отсюда раньше вижу я зарю,

Здесь солнца луч последний торжествует.

И часто в окна комнаты моей

Влетают ветры северных морей,

И голубь ест из рук моих пшеницу…

А не дописанную мной страницу –

Божественно спокойна и легка,

Допишет Музы смуглая рука.

 

۱۹۱۴

Слепнево

ترجمه انگلیسی:

 

So many stones were cast that I don’t cower

When facing them and seeing them fly by,

The pitfall turned into a slender tower

That towers over towers in the sky.

I’m thankful to the builders for its height,

May all their grief and worries disappear.

Up here, I’m first to marvel at first light,

And final rays are jubilant up here.

And often, winds from northern seas presume

To burst in through the windows in my room,

And pigeons, in my hands, peck grains of wheat…

Even the page that I did not complete –

The Muse’s tan, serene and steady hand

Will certainly write out to the end.

 

۱۹۱۴

Slepnyovo


مطالعه بیشتر

دانلود
راهنمای خرید:
  • لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • پسورد تمامی فایل ها www.bibliofile.ir است.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
  • در صورتی که این فایل دارای حق کپی رایت و یا خلاف قانون می باشد ، لطفا به ما اطلاع رسانی کنید.

نقد و بررسی‌ها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “معرفی و دانلود مجموعه شعر فوج پرندگان سفید | White Flock”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت
0
دانلود مجموعه شعر روسی انگلیسی فوج پرندگان سفید|White Flock
معرفی و دانلود مجموعه شعر فوج پرندگان سفید | White Flock

۲۵,۰۰۰ تومان